جدول جو
جدول جو

معنی مال خاست - جستجوی لغت در جدول جو

مال خاست
از توابع چهاردانگه ی سورتچی ساری
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(خُ)
بندۀ سیم و زر. (آنندراج). پرستنده و خواهان مال و ثروت و مالدوست و بخیل. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(نَ / نِ)
خانه ای که مال و متاع در آن نهند. (آنندراج). بیت المال و خزانه و انبار. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(دِهْ)
دهی از دهستان پشتکوه سورتیجی است که در بخش چهاردانگۀ شهرستان ساری واقع است و 425 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
(اَ سَ)
یکی از دهستانهای بخش چقلوندی شهرستان خرم آباد است که در جنوب بخش واقع و محدود است از مشرق به بخش زاغه و دهستان ورکوه و از مغرب به بخش حومه خرم آباد و از شمال به دهستان بابالی و از جنوب به بخش زاغه. کوهستانی است و قسمت عمده قری که در دامنه کوهها واقع شده سردسیر و نقاط پست آن معتدل است. این دهستان در حدود 5000 تن سکنه دارد و از 30 آبادی تشکیل شده است و قراء مهم آن عبارتند از کله جوب بالا، سراب سبز، دره بیژن، سیل گرگی، گاسیان پایین. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(مَ)
مغرور به دولت و مکنت خود. (ناظم الاطباء) (از جانسون)
لغت نامه دهخدا
تصویری از مال کاسد
تصویر مال کاسد
کالای کم فروش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مال کاسب
تصویر مال کاسب
کالای ارزان، کالای ماندنی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مال صامت
تصویر مال صامت
هیر خاموش زر و سیم
فرهنگ لغت هوشیار
افزاری توانگری، چار پا داری ستور داری، دامپروری زر بنده، زفت مال پرست، ممسک بخیل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مال خانه
تصویر مال خانه
خانه ای که مال و متاع در آن نهند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مال پرست
تصویر مال پرست
هیر پرست هیر باره آنکه بدارایی و خواسته عشق ورزد بنده سیم وزر
فرهنگ لغت هوشیار
بخیل، خسیس، مادی، مال پرست، ممسک
فرهنگ واژه مترادف متضاد
بخیل، ممسک، مادی، دولت جو، تمکن خواه، ثروت طلب، مال دوست
فرهنگ واژه مترادف متضاد
دزد، شیاد و کلاهبردار
فرهنگ گویش مازندرانی